تلخ گذشت مردادی

تلخ گذشت مردادی
دلنوشته

خاطرات یک جوان کهنه دل


مینویسم از شرمساری خویش نسبت به بیست و نه روز آغازین مرداد که این بیست و نه روز را تنها در انتظار تولد خویش به بطالت گذراندم

شرمسار از روز های گذشته ی مرداد با چشمانی غبار آلود از اشک که چرا این چند صباح مردادی را نظری به پیرمرد لواشک فروش ، کودک فال فروش ، بانوی بی خانمان و حتی دوستان عزیز تر از جانم نداشتم

از خود بی خود شده بودم ، گویی خرافاتی که می گویند مردادی ها مغرور اند در مورد من به حقیقت پیوسته بود

چرا اینبار در صدد نقض این خرافات نبودم و بر خلاف همیشه آن را پرستیدم

آری ، امروز را فراموش نمیکنم و همیشه از آن به عنوان روز خرافه پرستی ایهام یاد میکنم

آری! این شرمساری روزی پایان می یابد که از بیست و نه روز آغازین مرداد مانند روز های عادی گذر کنم

چرا میگویم بیست و نه روز؟ مگر زادروزم با روزهای دیگر فرق میکند؟

...

آری! همچنان مغرورم

به امید غلبه بر این غرور کذایی

تلخنوشتی از حقیقتی سیاه توسط ایهام



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





ثبت در چهار شنبه 16 ارديبهشت 1394برچسب:غرور,مردادی,دلنوشته,حقیقت,, توسط ایهام | |



تلخ گذشت مردادی

Instagram